Friday, September 7, 2007

سخنی با دوستان "مائوئیست"

اراده خردمند

۱- پیش از بحثم باید اعلام کنم که من به هیچ "ایسم"ی وابسته نیستم. فقط خود را وابسته به جهان بینی پرولتاریا (یعنی مارکسیسم انقلابی) می دانم. ایسم هایی مانند تروتسکیسم، استالینیسم، مائوئیسم، تیتوئیسم و گورایسم و غیره همه یا در تداوم و تقویت جهان بینی پرولتاریا عمل کرده و یا انحرافی از آن هستند. اگر در تداوم آنند، همان مارکسیسم انقلابی اند. بنابراین دعوا بر سر "ایسم" ها نیست که بحث بر سر تداوم و حراست از دستآورهای جنبش کارگری در سطح جهانی است.

موضع گیری ها و عملکردهایی که خلاف جهان بینی پرولتاریا عمل کرده، صرفنظر از شکل و سابقه "انقلابی"، "مسلحانه" و "خلقی" آن باید مردود اعلام گردد و آنان که در راستای تقویت موقعیت پرولتاریا و علیه سرمایه داری بوده، باید مورد حمایت قرار گیرد.

۲ امروز رهبران مائوئیستی نپال در دولت بورژوایی شرکت کرده اند. این عمل صرفنظر از سابقه آنها و شهید دادن شان در راه "خلق" و همه مبارزات ضد امپریالیستی پیشین آنها باید به شکل روشن، آشکار و با صراحت محکوم گردد! آیا دوست گرامی "هوادار جنبش نپال" (و دوست عزیز "س. ا" ) حاضرند چنین موضعی بگیرند؟ ظاهرا خیر! این دوستان شرکت مائوئیست ها نپال در دولت سرمایه داری توجیه می کنند (چون زمانی آنها دست به اسلحه برده اند!) ، پس این دوست خود در جبهه بورژوایی قرار گرفته و در تقابل با مواضع مارکسیست انقلابی. بدون تردید با چنین موضعی این دوستان می توانند همین عمل را در ایران تکرار کرده و با سرمایه داری وارد معامله سیاسی گردند (همانطور که گرایش مائوئیست حزب رنجبران وارد ائتلاف با بنی صدر شد). پس اینها قابل اعتماد نیستند و بلقوه در صف ضد انقلاب می توانند قرار می گیرند. زیرا امروز هر فردی (چه کمونیست، چه لیبرال و چه بورژوا) از ائتلاف با سرمایه داری حمایت کند بلقوه در جبهه ضد انقلاب قرار می گیرد.

روشن است که از دیدگاه مارکسیسم انقلابی این دو طبقه (پرولتاریا و بورژوا) در مقابل یکدیگرند. نفی یکی منجر به پیروزی دیگری است. هر فردی امروز با دولت سرمایه داری ائتلاف کند و یا این عمل را بپذیرد، به یک ضد انقلابی مبدل می گردد. کسانی نیز که از این موضع ضد انقلابی حمایت کنند بالقوه خائن به منافع پرولتاریا هستند.

۳- دوستان "مائوئیست" چنین وانمود می کنند که هر نیرویی که "مبارزه مسلحانه" کند و در میان توده ها طرفدار داشته باشد "انقلابی" است و دیگران ضد انقلابی. یعنی در ذهن این دوستان دو جبهه "انقلاب" و "ضد انقلاب" بر اساس درگیری مسلحانه و یا عدم آن شکل می گیرد.

سوال از این دوستان اینست که آیا حزب الله لبنان که تحت کنترل مالی و سیاسی رژیم جمهوری اسلامی است "انقلابی" است یا "ضد انقلابی"؟ مگر آنها مبارزه مسلحانه علیه دولت خود نمی کنند؟ مگر ضد اسرائیل و آمریکا نیستند؟ مگر پایه توده ای ندارند؟ به زعم مارکسیسم انقلابی این نیروی است ضد انقلابی زیرا برنامه انقلابی ندارد؛ در نتیجه به مزدور یک رژیم ارتجاعی مبدل گشته است. این نیروی ضد انقلابی صرفنظر از ضدیتتش با سایر دول ارتجاعی ماند اسرائیل و آمریکا، اهداف رهایی طبقه کارگر را در برنامه ی خود ندارد؛ و تنها می خواهد به معامله بهتری با همان نیروهایی امپریالیستی دست یابد. اما دوستان مائوئیست در نوشته های خود به نیروهای ارتجاعی حزب الله سمپاتی نشان داده اند. به همین ترتیب هم نظران آنها یعنی مدافع تزهای انقلاب دو مرحله ای (توده ایها و اکثریتی ها در جنگ ایران با عراق در جبهه سپاه پاسداران قرار گرفتند).

۴- دوستان مدعی اند که گویا "تروتسکیست" ها ازمبارزه مسلحانه بیزارند و همواره آن را محکوم می کنند. این ادعا واقعیت ندارد (گرچه من انتقادات بسیاری به برخی از تروتسکیست ها داشته و مواضع برخی ازآنها را رد می کنم). گرایشات تروتسکیستی در سطح بین المللی به ویژه در آمریکای لاتین (ارژانتین و برزیل) از سازماندگان اصلی مبارزات مسلحانه در دو دهه پیش بوده اند. در هیچیک از مواضع آنها رد مبارزه مسلحانه به عنوان یک تاکتیک طرح نگشته است. در تمامی مواضع آنها از مبارزه مسلحانه در مقابل امپریالیسم حمایت شده در عین حال به روش آن مبارزه نقد نیز شده است. تروتسکیست های ایرانی نیز از حامیان سرسخت مبارزان مسلحانه بوده و از تمامی جنگ های چریکی در مقابل دول سرمایه داری شاه و امپریالیسم حمایت کرده اند (با وجود نقدشان به استراتژی مبارزه مسلحانه).

No comments: