Thursday, September 6, 2007

جواب به سوالات یک رفیق

رفیق «گورکن» مسئول سایت مستقل «داس و چکش» در ایمیلی به نشریه «میلیتانت» سوالاتی را مطرح کرده اند؛ من به عنوان یکی از فعالین میلیتانت سعی می کنم ضمن درج سوالات ایشان به آنها پاسخ دهم.

آرمین (فعال میلیتانت)

1

- اولین و مهمترین سوال این است که آیا جمع آوری مطالب ، چاپ و پخش "میلیتانت" بصورت علنی است؟

همانطور که میدانید این مسئله و روش شدن آن می تواند نوع همکاری،محتوی مقاله و ظرفیتهای طرح مسائل تئوریک،ادبی و سازمانیابی و... را از جوانب گوناگون و عمیقا متاثر سازد. به نظر من این مسئله باید دقیقا و مو به مو شرح داده شود تا رفقا را دچار توهم و سردرگمی نکند.

تا کنون جمع آوری مطالب شکل مشخص علنی یا مخفی به خود نگرفته است. مثلاً اگر کسی مقاله ای بنویسد احتمالاً بدون آنکه کس دیگری متوجه شود اینکا را انجام میدهد و یا بر عکس. تشخیص این موضوع بیشتر به خود نویسنده مربوط میشود که با کدام حالت بهتر میتواند اینکار را انجام دهد. اما مثلاً اگر عکسی از اعتراضات یا مشابه آن گرفته شود، خوب ترجیحاً به صورت مخفی باشد بهتر است.

اما چاپ و پخش میلیتانت، اگر هرچه بیشتر با رعایت اصول و نکات ایمنی مخفی صورت بگیرد احتمال آسیب خوردن را کاهش میدهد. با اینحال، نظر به اینکه بخشی از این فعالیت به عهده خود فعالان، هکاران و خوانندگان گذاشته شده است بنا براین تشحیص نوع علنی یا مخفی آن نیز به عهده آنها خواهد بود. مثلاً شاید در مواقعی عده ای از دانشجویان در سطح دانشگاه تعدادی از این نشریه را بر روی میز کتاب قرار بدهند که دیگر این به صورت کاملاً علنی خواهد بود. به هر حال ما به رفقا توصیه میکنیم با رعایت اصول ایمنی برای چاپ و تکثیر این نشریه، خود انتخاب کنند که در کدام حوزه علنی یا مخفی این کا ر انجام دهند.

2- علیرغم ادعاهای مختلف میلیتانت بافت نشریه را جهت دار و دارای نوعی کشش به گرایش "تروتسکیسم" می بینم. آیا این روند در شماره 1 اتفاقی (و یا ناشی از فعالیت بالای تروتسکیستها) بوده یا از مسائل دیگر از قبیل نفوذ این نوع گرایش در "شورای سردبیری" و تاثیرسیستماتیک آن بر انسجام کل مطالب در ترویج و تبلیغ این گرایش بخصوص کارگری نشات می گیرد؟ و آیا با این حجم مقاله نویسی تروتسکیستها و چاپ آن در نشریه، جایی برای ابراز نظر دیگر طیفهای مبارز کمونیست باقی می ماند؟

به نظر من میلیتانت ادعا های مختلف نداشته است. مدعی ارائه نشریه در چارچوب مارکسیسم انقلابی میباشد و چنانچه کسی بتواند خلاف این موضوع را اثبات کند میتواند از طریق همین نشریه اینکار را صورت دهد.

اما در مورد " نوعی کشش" به گرایش تروتسکیسم؛ میتوان گفت که شما درست حدس زدید که فعالیت های بالای رفقای تروتسکیست این جنبه را بارز میکند. تا کنون فعالیتی از گرایش های استالینیستی یا مائوئیستی در این نشریه صورت نگرفته که هیچ، آنها عمدتاً به این نشریه واکنشی مثبت هم نشان نداده اند. در نتیجه رفقایی که در این نشریه فعالیت میکنند و دارای گرایش تروتسکیستی هستند بارز تر دیده میشوند. مثلاً من شخصاً دارای گرایش تروتسکیستی هستم و همین گرایش عاملی خواهد بود که اگر مقاله ای بنویسم رنگ و بوی مائوئیستی نداشته باشد. به نظر من رعایت دمکراسی این نباید باشد که یک نفر با گرایش مثلاً تروتسکیستی مطلبی در جهت تامین هدف استالینیستی بنویسد ویا برعکس. ( قطعاً شما هم اینگونه فکر میکنید) اما گرایشات مختلف این حق را دارند که در این نشریه به نقد نظرات یکدیگر بپردازند و قضاوت را به عهده خواننده گان بگذارند. حال اگر بیشترین فعالیت در این زمینه را رفقای تروتسکیست کردند نباید به معنی اعمال نفوذ و یا اینگونه تعابیر تفسیر شود. میتوان از تعبیر ساده تر تنبلی سایر گرایشات استفاده کرد. مثلاً اگر من دستم به یک تریبون برسد قطعاً گرایش مورد علاقه خودم را از پشت آن تبلیغ میکنم ونه گرایشاتی که از نقد آنها به گرایش خود رسیده ام. قطعاً سایر گرایشات اگر برای این نشریه مطلب و نقدی بنویسند جای خود را خواهند داشت. این گرایشات میتوانند این ادعا را آزمایش کنند.

3- بر افراشتن پرچم "نفی اعمال انقلابی گذشته" آنهم به شکلی زرد و بی پرنسیب حتی از لحاظ تبیین تاریخی چه سنخیتی با "میلیتانت" و معرفی نامه بخصوصش دارد؟

سوال فوق به مقاله "شیوه استالینی" اشاره می کند که با نگاه یکجانبه به قضیه و عدم رعایت روحیه پژوهشی و صادقانه به تبیین مسائل تاریخی می پردازد و به شیوه ماهرویانی به نفی جنبش انقلابی پیشین ایران کمر همت می بندد. و ثانیا چرا این مقاله از روز نوشت وبلاگ "تدبیر" مورخ 3 سال پیش و بدون اندک بازنگری ( به استثنای چند خط مقدمه) دوباره نویسی شده است. آیا مدت 3 سال زمان کافی برای نگرش همه جانبه تر به مسئله و لا اقل جستن و سر هم بندی چند فاکت برای مستند تر کردن! آن نبود.

به نظر ما بر افراشتن پرچم "نفی اعمال انقلابی گذشته" حتی به شکلی قرمز و با پرنسیب هم هیچ سنخیتی با میلیتانت ندارد زیرا که میلیتانت خود میخواهد پرچم انقلابی را در دست داشته باشد.

اما این موضوع با باج دادن به انحرافات در گذشته به کلی متفاوت است. در نتیجه قبل از چنین قضاوتی و مفروض دانستن آنچه که از آن به عنوان "گذشته انقلابی" یاد میشود، باید این گذشته انقلابی به اثبات برسد. اگر شما یا هرعلاقه مندی دیگر به این گذشته انقلابی موردی در میلیتانت مبنی بر نفی گذشته انقلابی مشاهده کرد باید به عنوان یک وظیفه انقلابی با آن برخود کند و این راهی ندارد به جز دفاع از آنچه که به آن گذشته انقلابی میگوید و تحمل پذیرش نقد و بحث پیرامون آن.

در مورد بخش دوم این سوال شما باید بگویم که « شیوه استالینی» از رفیق جانباخته « مصطفی شعاعیان» فقط یک بخش بسیار کوچک از کتاب400 صفحه ایی او با عنوان «پاسخهای نسنجیده به قدمهای سنجیده» است و اصلا ربطی به آن چیزی که شما از آن بعنوان " شیوه ماهرویانی" بیان کردی ندارد. «مصطفی شعاعیان» بدون شک یکی از مهمترین تئوریسین های است که از درون جنبش مسلحانه دهه 40 و 50 بیرون آمده است. ولی متاسفانه همین چند کتابی را هم به نگارش در آورده عمدتا بعلل مختلف در مقیاس بسیار کمی انتشار و پخش شده است.

هم او بود که بعد از سال 1352 به روابط استالینیستی و غیر دمکراتیک که متاسفانه در حال رشد در سازمان چریکها بود برخورد نمود و شجاعانه تا زمان مرگش از آنها دفاع کرد. او بر خلاف چریکهای خارج کشورنشین که عملا هیچ کاری در جهت آرمانهای خودشان انجام نمی دهند، هم در عرصه ی عمل، عمل کرد و هم در عرصه ی نظر، نظر داد.

«شیوه استالینی»، همانطور که شما هم بدرستی گفتید، اولین بار در اینترنت و در وبلاگ یکی از رفقا انتشار یافت و علت چاپ مجدد این مقال در نشریه «میلیتانت» برخورد صرف با استالینیزم منقرض شده نبود بلکه شناساندن یکی از متفکران جنبش چپ به جوانان دانشجو بود. اما برخورد با استالینیزم که امروز در اشکال دیگری منادی اقتدارگرایی و فرقه گرایی است در مقالات مفصل تری در دستور کار ماست.

رفیق گرامی، میلیتانت مصمم است تا فرهنگ کمونیستی را جایگزین فرهنگ بروکراتیک و ارعاب و نظایر این انحرافات وارد شده در جنبش انقلابی کند. بیشترین و عمده ترین ابزار آن هم تبلیغ بر سر دمکراسی کارگری و اجرای آن در همین نشریه میلیتانت در کردار است. چنانچه خلاف این ثابت شود معنی آن عدم موفقیت میلیتانت و تحت تاثیر انحرافات فوق قرار گرفتن خود میلیتانت خواهد بود. ما از همه رفقای مارکسیست انقلابی تقاضا میکنیم همرا با نشریه ملیتانت از این مرحله عبور کرده و با رسیدن به فرهنگ بالای کمونیستی و تحمل نظرات یکدیگر در چارچوب فعالیت کمونیستی به ایجاد یک قطب سوسیالیستی نزدیکتر شویم. برای رسیدن به این هدف دست همه رفقای مارکسیست انقلابی از جمله شما رفیق گرامی را میفشاریم.

به امید پیروزی راهمان در هدف مشترک!



No comments: