Friday, September 7, 2007

مبارزه با سندیکالیسم

با روشی صحیح

اراده خردمند

مقاله رفیق محمد اشرفی تحت عنوان: «مذاکره و چانه زنی پشت درهای بسته مماشات است» به چند علت مقاله ی بسیار حائز اهمیتی است.

این مقاله ی است که برای نخستین بار توسط یکی از فعالان کارگری نوشته می شود که دچار انحرافات فرقه گرایانه از یکسو و فرصت طبانه از سوی دیگر، نمی باشد. برای نمونه؛ اگر خط این مقاله را با مقالات مندرج در نشریات «لغو کار مزدی» و یا مقالات نشریه «آوای کار» مقایسه کنیم؛ تفاوت آشکار و عمیقی خواهیم یافت.

نشریه اول (لغو کار مزدی) همواره دچار انحراف فرقه گرایانه بوده است. خط دهندگان این نشریه، تصور می کنند که با طرح مطالبات به زعم خود "رادیکال" می توانند به سوی یک وضعیت بهتر "جهش" کنند. این عده مانند همه فرقه گرایان در تاریخ، دچار توهم نسبت به خود و مطالبات خود هستند. اینها با طرح و تحمیل مطالبات بی جا (شاید درست)، طبقه کارگر را به آغوش فرصت طلبان و رفرمیست ها هُل می دهند. شعارهای آن از روی سر کارگران پرواز می کند و هیچوقت به هدف بر نمی خورد. فرقه گرایان همواره در تاریخ خود را منزوی از توده ها کرده اند.

در پیوند با طرح مسئله "چانه زنی" با دولت، از سوی مماشات جویان جنبش کارگری؛ فرقه گرایان آنرا بدون طرح یک بدیل سیاسی مردود اعلام کرده؛ و منجر به انزوا ی خود در میان توده ها کارگر می گردند. منزوی از توده ها به علت که اعم کارگران (و نه برخی کارگران پیشرو) که برای مدت طولانی زیر چکمه اختناق و سرکوب دوام آورده؛ اکنون از هر گونه روزنه برای پیشبرد مقاصد خود استقبال می کنند (حتی چانه زنی با کسانی که آنها را در دوره پیش ارعاب کرده اند). فرقه گرایان هرگز به دنبال یافتن حلقه رابط میان وضعیت کنونی (آگاهی کنونی کارگران) به مرحله بالاتری؛ نبوده اند. شعارهای پرطمطراق آنها برایشان کافی است و به ارضا کردن خود اکتفا می کنند.

نشریه دوم (آوای کار) دچار انحراف فرصت طلبانه است؛ که بدون تأمل از طرح دولت برای چانه زنی به هر شکلی حمایت می کند. این گرایش فرصت طلبانه تصور می کند اگر پیش شرطی طرح کند، "فرصت" چانه زنی را از دست می دهد؛ در نتیجه سراسیمه تبلیغ تسلیم شدن کارگران در مقابل سرمایه داری را تدارک می بیند. بدین ترتیب توهم نسبت به دولت سرمایه داری را افزایش داده و کارگران را به مثابه اسیرانی در دست دشمنان طبقاتی خود مبدل می کند. فرصت طلبان همواره در طول تاریخ به منافع کارگران در عمل پشت کرده و خلاف آنها گام برداشته اند. فرصت طلبان همواره به جاده صاف کنان دولت سرمایه داری مبدل شده اند و کارگران را تنها گذاشته اند. بدیهی است که در صورت عدم وجود یک گرایش دور اندیش در جنبش کارگری؛ فرصت طللبان دست بالا را می گیرند و به اهداف مماشات جویانه خود دست می یابند. در این راه فرقه گرایان با حذف خود از روند مبارزاتی؛ به فرصت طلبان کمک تعیین کننده ای می کنند.

اما روش صحیح، مقعول و حساب شده در نوشته رفیق محمد اشرفی با دو انحراف یاد شده متفاوت است. او می نویسد: ".. اگر مماشات و سازش با کارفرمایان و عوامل آنها مطرح نیست و شما واقعآً قصد مذاکره و "چانه زنی" در جهت منافع کل طبقه کارگر را دارید، این موضوع را با علنی بودن مذاکرات خود به طبقه کارگر که رفتار شما را به دقت مشاهده میکند ثابت کنید..." . بدین ترتیب او ضمن اینکه چانه زنی و مذاکره در مورد مسایل کارگری را مطلقا مردود اعلام نمی کند؛ در عین حال پیش شرطی طرح می کند که هم مماشات جویان سندیکالیست و هم نمایندگان دولت و کارفرمایان در انظار توده های کارگری افشا می گردند.

با مردود اعلام نکردن آشکار چانه زنی، در درون جنبش کارگری گوش شنوا می یابد و عرصه تبلیغات علیه کارگران پیشرو را بر روی فرصت طلبان می بندد. اگر در مناظره بین محمد اشرفی و حسین اکبری (رادیو برابری)، اکبری می توانست اشرفی را برای علت عدم پذیرش چانه زنی به "آنارشیسم" متهم کند و او را در انظار کارگران منزوی کند؛ در این مورد دیگر قادر به انزوای محمد اشرفی نخواهد بود. با طرح "علنی بود مذاکرات"، محمد اشرفی برگ برنده را دست دارد. زیرا اگر سندیکالیست ها و نمایندگان دولت با این پیشنهاد مخالفت کنند (که محققاً چنین خواهند کرد)، کارگران متوجه می شوند که پس "سه جنبه گرایان"، مسایلی را می خواهند از کارگران مخفی کنند. این مسایل معامله دولت با بورکراسی کارگری است و آنهم پشت درهای بسته و در خفا و به دور از انظار کارگران! در این مقطع کارگران پیشرو به راحتی می توانند این چانه زنی را بایکوت کنند (امتناع از شرکت در مذاکرات). چنانچه با مذاکرات علنی در حضور کارگران توافق گردد؛ یک عرصه مهم تبلیغاتی برای افشای علنی مماشات جویان و نمایندگان دولت باز می شود. میلیون ها کارگر در رسانه های عمومی و مطبوعات خواهند دید که "سه جانبه گرایی" بر خلاف منافع آنها گام بر می دارد. کارگران بسیار زود به ماهیت سندیکالیست ها پی می برند. کارگران پیشرو می توانند در همان مذاکرات علنی، آلترنتیو (بدیل) خود، که ایجاد تشکل مستقل از دولت و احزاب است را مطرح کنند. در همان مذاکرات علنی می توان کارگران را اعتراض علیه دولت و چانه زنی های مسخره سه جانبه گرایانه فراخواند.

رفیق محمد اشرفی در انتهای مقاله خود، خطاب به سندیکالیست ها چنین اعلام می کند:

"...دوستان ما برای مذاکره و " چانه زنی" در هر حدی که در نظر دارند ( صنفگرایی محض، قانونگرایی افراطی، برای منافع کل جنبش کارگری یا حتی فقط برای منافع کارگران سندیکای شرکت واحد) به طور شفاف و واضح برنامه های خود را رو به جنبش اعلام کنند. و اگر مجبور به مذاکره در جهت منافع جنبش کارگری هستند، حضور کارگران و خبرنگاران را به عنوان ناظر بر مذاکرات شرط مذاکره قرار بدهند..."

من به سهم خود به این روش از کار معقولانه با درایت سیاسی تبریک می گویم. این مقاله نقطه عطفی است در جنبش کارگری اخیر ایران برای گسست از فرقه گرایی و فرصت طلبی. دست های رفیق محمد اشرفی و کلیه کارگران پیشرو را که با چنین سیاستی توافق دارند؛ به گرمی می فشارم.

۱۸خرداد ۱۳۸۶

از میان کامنت های میلیتانت


No comments: