Thursday, September 6, 2007

پیش به سوی ایجاد اتحادیه سراسری دانشجویی

در سرمقاله پیش اشاره کردیم که ما به عنوان مارکسیست های انقلابی خواهان ایجاد یک اتحاد عمل سراسری دانشجویی هستیم. اما اتحاد عمل سراسری نیروهایی سوسیالیستی؛ در عین حال بایستی چشم انداری برای کل جنبش دانشجویی نیز داشته باشد. گرایشات مارکسیستی ضمن متشکل کردن خود باید در راستای سازماندهی جنبش دانشجویی از ابتدا گام هایی بردارند. یکی از چشم اندازها محوری جنبش دانشجویی، ایجاد یک اتحادیه سراسری (فدراسیون) دانشجویی است. اتحادیه دانشجویی ی که از گرایشات نظری متفاوت شکل گرفته و بر محور یک سلسله مطلبات صنفی- سیاسی دانشجویی اقدام به عمل متحدانه در دفاع منافع دانشجویان می کند.

ایجاد یک اتحادیه دانشجویی مستقل (مستقل از دولت سرمایه داری و تمامی نهادهای وابسته به آن) در دوره آتی یکی از اهداف اساسی دانشجوی خواهد بود. در نتیجه ما از هم اکنون باید خود را برای تمام بدیل های ممکن آماده کنیم. بحث و تبادل نظر از هم اکنون می تواند ما را برای دوره آتی و آلترناتیوهای محتمل آماده کند. بدیهی که اولین و مهمترین هدف ما باید تلاش و مبارزه در راستای ایجاد یک اتحادیه دانشجویی مستقل باشد. اما تحولات در عرصه سیاسی الزاماً بر وقف نیاز ها و خواست های نیروی انقلابی پیش نخواهند رفت.

تحولات در درون نظام سرمایه داری ایران و روابط نزدیک تر با سرمایه داری جهانی، امکان احققاق طرح هایی به ظاهر مشابه ی دانشجویی توسط نهادهای غیر سوسیالیستی با حمایت دولت سرمایه داری و دول امپریالستی، احتمالاً در دستور روز قرار می دهد. سرمایه داری برای معقول جلوه دادن خود در برخی از مواقع مبادرت به ایجاد تشکلات دانشجوی می کند. اما از نوع وابسته به دولت و انحرافی آن. مانند طرح ایجاد «پارلمان دانشجوئی» که چندی پیش طرح شده بود.

در مقابل ظهور چنین تشکلی عموماً سه موضع قابل بررسی است:

موضع اول این است که گرایشات مارکسیستی اصولاً هیچ نوع ارتباطی با این تشکل ها نباید داشته باشند. در واقع خط مشی امتناع یا بایکوت (تحریم) این تشکل ها را اتخاذ کنند.

موضع دوم این است که بدون پیش شرط هائی می توان در درون این تشکل های دانشجوئی که دولت تحت فشار دولت های اروپائی ایجاد می کند شرکت کرده و از این روزنه استفاده کرد. این نظر اعتقاد دارد این تشکلات می تواند جنبش دانشجوئی و یا جنبش کارگری را به مرحله نوینی برساند.

به اعتقاد ما هردوی این نظرات دچار انحراف و دو روی یک سکه می باشند.

مسأله این است که: اگر توده های دانشجو در درون تشکل های مستقل و پیش ساخته ای که از طرق مختلف ایجاد می شود شرکت کنند، واضح است که ما نیز به نوعی باید خود را به این تشکلاتی که ایجاد می شود مرتبط کنیم، زیرا باید در میان دانشجویان حضور سیاسی داشته باشیم و بر روند تحولات تاثیر بگذاریم و جنبش دانشجویی را به جریانات اصلاح طلب و طرفداران سرمایه داری واگذار نکنیم. باید توجه شود که برای جوانانی که امروز تحت فشارهای مضاعف قرار گرفته؛ هر تشکل دانشجویی جوانان و یا پارلمان جوانان؛ می تواند روزنه ای برای آنها بوجود آورد تا مسایل سرکوب شده خود را طرح کنند.

اما شرکت در این تشکل های دانشجویی، از سوی دیگر بدون پیش شرط های ضروری ما را به آلت دست سرمایه داری مبدل می کند. زیرا که دولت سرمایه داری با انگیزه ها و اهداف خود این تشکلات جوانان را بوجود می آورد و دنبال مقاصد خود می باشد.

بنابراین اگر توده های جوانان در سطح وسیع در این تشکل ها (اتحادیه ها و یا پارلمان دانشجویی) شرکت کنند؛ ما نیز می توانیم به شکل مشروط شرکت کرده و در میان آنان خود را سازمان دهیم. یعنی از یکسو دچار انحراف تحریم و امتناع از شرکت نشویم، و خود را از توده های وسیع و دانشجویانی که در آینده در این تشکلات شرکت می کنند منزوی نکنیم؛ و از سوی دیگر تسلیم سیاست های رژیم و دول اروپایی نشویم. بنابر این یکی از شروط ما به عنوان جوانان مارکسیست انقلابی برای دخالت در این تشکل ها مبارزه در راستای استقلال کامل این تشکل ها از دولت و تمام نهادهای مرتبط به دولت، می تواند باشد. اگر قرار باشد که دولت و یا نهادهای دانشجویی دولتی به شکلی در این تشکل ها اعمال نفوذ کنند، به اعتقاد ما شرکت در این تشکل ها بی فایده خواهد بود. این تشکل ها باید در واقع کاملاً مستقل از دولت باشند و گرنه مجدداً دچار انحرافاتی که در پیش شاهد آن بوده ایم (دفتر تحکیم و غیره) خواهند شد.

شرط دوم شرکت در این تشکل ها تضمین دموکراسی درونی است. یعنی این تشکل ها باید مطبوعات آزاد خود را داشته باشند، باید دسترسی به رسانه های جمعی عمومی داشته باشند، باید از رادیو تلویزیون استفاده بکنند و نظرات مشخص خود را که مرتبط به مسائل صنفی دانشجوئی و جوانان می باشد بدون سانسور در مطبوعات منعکس کنند و در رادیو و تلویزیون آزادانه به بحث بگذارند. همچنین در واقع این تشکل ها بايد درشان به روی تمام گرایش های نظری باز باشد.

در جنبش دانشجوی ما نمی توانیم اتحادیه دانشجویی ی داشته باشیم که اعلام کند درب آن به روی سوسیالیست ها و یا مارکسیست ها بسته است! و صرفاً گرایش های مختلف اسلامی را به درون خود قبول می کند. اگر چنین باشد این یک تشکل غیردموکراتیک خواهد بود.

مبارزه مارکسیست های انقلابی در وحله نخست در راه ایجاد تشکل مستقل دانشجویی است. اما چنانچه تناسب قوا به شکلی بود که نهادهایی دیگری دست به ایجاد یک اتحادیه دانشجویی زدند ما با پیش شرط هایی خود در میان دانشجویان تلاش می کنیم که به دور از فرقه گرایی و با حفظ اصول خود؛ شرکت کنیم.

11 خرداد 1386

سرمقاله شماره 3 نشریه میلیتانت

No comments: